چهارشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۱، ۰۱:۳۸ ب.ظ حصار آسمان حسرتی بود دلم، حیف که آغاز نشدماند بر شاخه ی ترسویی و پرواز نشدماند در کودکی شرم و هی بازی کردخواست هی قهر کند، بغض کند، ناز نشدمثل صندوقچه ای حرف دلم پنهان بوددر گوشی به همه گفتمش و راز نشدعشق، مثل همه یکبار سراغم آمدماند در حنجره، پرپر شد و آواز نشدعمری از درد، غزل گفتم و در چشم همهجز همین آدمک قافیه پرداز نشدمن همان پنجره ی رو به خیابان بودمکه شبی بسته شد و رو به کسی باز نشد#مهدی_فرجی بخوانید, ...ادامه مطلب
بگو چرا بنویسم به دفتری که ندارمهنوز هم غزل از حال بهتری که، ندارم غم آنچنان نفسم را گرفتهاست که اینکامید بستهام اما، به ساغری که ندارم دلم هوای تو دارد ولی چگونه ببندمهزار نامه به پای کبوتری که، ندارم؟ به رغم آن که نبودی،, همیشه, پایِ تو ماندم,که سخت مؤمنم اما، به باوری که ندارم اگرچه بافتنی نیست راه ِتا تو رسیدنبه جز خیال، ولی کار ِدیگری که ندارم شبیه ابر بهاری، دلم عجیب گرفتهکجاست شانه ی امن ِبرادری که ندارم؟ #سجاد_رشیدی_پور, ...ادامه مطلب
گر تو از من دل نمی کندی جهانم این نبودیا اگر بود انتهای داستانم این نبود ابرهای تیره چشم انداز صبح من شده استآفتابم مانده بودی، آسمانم این نبود رنگ و بوی گل مرا از فکر فردا دور کردکاج اگر می کاشتم شاید خزانم این نبود در غمت می سوزم و تنها صبوری می کنم کاش در دنیا خدایا امتحانم این نبود "دل بریدن گاه تنها راه عاشق ماندن است"بی وفا پیش از تو حرف "دوستانم" این, ...ادامه مطلب
اگر در توانم بود یقینا وسیله ای میساختم به نام "ترازوی عشق"که میزانِ علاقه ی هر فرد به فرد مورد نظر را نشان دهد!من معتقدم که هر انسانی لیاقتِ عشقی حقیقی را دارد و کسی که بی عشق زندگی میکند زندگی را به کل باخته است!شاید ترازوی عشق کمکی میکرد به تمام آدم هایی که سالهاست با کسی سرشان را روی یک بالشت می, ...ادامه مطلب
نه تو را از مننه مرا ز تو می توان گرفتمگر می شود بوی عطر را از گل گرفت؟مگر می شود طراوت را از باران گرفت؟اگر هم بشود، دیگر هیچ کدام تعریف نخواهند شدگل را با عطرش می شناسند و باران را با طراوتش ...و من را با تومگر جز تو، کس دیگری مقصد و مقصود رازهای م, ...ادامه مطلب
من اگر ساز کنم، حاضری آواز کنی؟غزلی خوانی و چون نغمه ی دل بازکنی؟بلدم ناز خریدن، بلدی ناز کنی؟یا نشینی به برم، شعرنو آغازکنی؟بلدم راز نگهدار شوم، راز بگوبلدی راز نگهداری و دمساز کنی؟بلدم با تو به دنیای دلت سیر کنمبلدی قفل دلِ عشقِ مرا باز کنی؟ ادامه مطلب,من اگر ساز کنم حاضری,اگر من خیر مدرسه ساز بودم ...ادامه مطلب
بگذار حرمت عشق را به بازیهای مسخره شان بگیرندبا حرمت خدای عشق چه میکنند؟!بگذار نفس آدمیت در درک همین معنا بماندبرای آدمها، حرف زدن از عشق، ناروا بود ادامه مطلب, ...ادامه مطلب
آیا مرا دوست داری ؟بعد از همه آن چه بودآیا هنوز مرا دوست داری ؟منعلی رغم همه آن چه که بودتو را دوست می دارم ادامه مطلب, ...ادامه مطلب