به این سادگی ها نیست!

ساخت وبلاگ

گاهی لازمه یه عمر بگذره تا قلق زندگی کردن دستت بیاد، بعد بیای از اول شروع کنی و زندگی رو با علم به دست اومده ات زندگی کنی! اما این یه عیب بزرگ داره، اونم اینه که ما فقط یه بار زنده ایم!
چقدر از حرفا رو نگفتیم، چون احساس میکردیم گفتنش سخته، ناممکنه، پر از احتمالات مختلفه! چه کارهایی که باید انجام میدادیم اما ندادیم چون احساس میکردیم شکست میخوریم، نمی رسیم، نمی تونیم!
من دارم کم کم از ترسام عبور میکنم. حرفایی رو زدم که می ترسیدم از گفتنشون. میترسیدم قضاوت بشم، شکست بخورم، بهم بخندن، دستم بندازن، یا شاید عیبه، زشته! اما.... بعد از گفتنشون، انگار یه کوه رو از روی دوشم برداشتن! راحت شدم. انگار یه بغض گلوگیری رو بعد از سالها قورت داده باشم و تماااااام...
چی شد؟ دارم زدن، تیربارانم کردن، کشتنم؟ نه... هیچکدوم از چیزایی که فکر میکردم اتفاق بیفته، اتفاق نیفتاد! برعکس دریچه های جدیدی از زندگی به روم باز شد. احساس کردم بزرگ تر شدم، قوی تر شدم... بعدش با خودم گفتم: فقط همین؟! یعنی این همه اون چیزی بود که ازش میترسیدم؟!
باور نمیکنی، زندگی ساده تر از اون چیزیه که فکر میکنی. اینقدر برای خودت با احتمالات نیومده، سختش نکن!

پرچم عشق همین گوشه پیراهن توست...
ما را در سایت پرچم عشق همین گوشه پیراهن توست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0hesare-aseman3 بازدید : 59 تاريخ : جمعه 30 تير 1402 ساعت: 13:33